دلم می سوزد برای تما م رویاهایی که نیمه تمام ما ندند
وشاهزاده ای
سوار بر اسب سیاه آمد و
با شمشیر نگاه خود
تمام رویا هایم را گردن زد.
شاهزاده مرا با خود برد
تا دوردست واهمه ها
تا امتداد پرتب وتاب حادثه ها.
ومن تب کردم
اما دیگرنه رویای نا تمام
ونه دستی برای زدودن خسیسی واهمه ها....
آه دلم گرفته است!
بازم سلام ناناز جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــون
و با ز هم اولین !
نبینم دلت گرفته باشه ناناز خانوم
ولی ... دل منم گرفــتــــــــــــــــــــــــــــــــه
دوست دارم
مرسی لینکم را گذاشتی من هم گذاشتم آپ کردم اگه خواستی سر بزن مرسی اگه آپ کردی خبرم کن پس سر بزن
سلام
شعر زیبایی بود عزیزم
مرسی که به من سر میزنی
منم میام ایشالا دوباره!!
قربوست
و گاهی زندگی بدون این حادثه ها و تب و تاب ها بی معنا می شود...
سلام....وبلاگ خیلی نازی داری...
نوشته های خیلی لطیفی داری....
همیشه ناز باشی...
سلام همسایه
باز هم بیا خونه من
جان
خدا بیا مرزش...
سلام..........خوبی دوست من؟...........شعر زیبایی بود.............هر چند..........
بابت لینک ممنون......لینک شما هم اضافه شد . ببخش که کمی دیر شد به علت پاره ای مشکلات که هنوز هم ادامه داره..........من به روزم با دو مطلب جدید و عکس هایی از مراسم عاشورا در بندر عباس شاد باشی
سلام.خیلی قالب وبلاگتون خوشکله. ضمنا مبارک باشه.امر خیره؟؟؟؟؟؟
سلام دوست گل خودمممممم...... بازم مطالبت رو خودنم و لذت بردم واقعا.... لینکت رو هم تو بلاگم گذاشتم... آپ جدید هم کردم به همراه یک موزیک واسه دانلود که حرف دلمو دوست گلم محسن چاوشی خونده امسال.....خوشحال میشم یه سری بهم بزنی... فدات(عروسک)یاحق
سلام
وبلاگ زیبیی داری
مرسی که به من سر زدی
بای
یارب چه چشمه ایست محمب که من ار آن یک قطره خوردم و دریا گریستم