دل نوشته های مهسا

صدا بزن مرا آنچنان که آهو جفتش را

دل نوشته های مهسا

صدا بزن مرا آنچنان که آهو جفتش را

لذت گناه یا لذت هم صحبتی با خدا

او همیشه پس از گناه رو به اسمان می گفت:خدایا مرا ببخش " نفهمیدم چرا یک دفعه اینطوری شد. پس از مدتی او عادت کرده بود که اول گناه کند وبعد از خدا به خاطر یک کار زشت پوزش بطلبد. روزها به همین شکل سپری می شد تا اینکه روزی پیرمرد فرزانه ای به او گفت:پسرم تو با اینکارت راه بازگشت واقعی خودت را از بین می بری. جوان خطا کار از پیر مرد پرسید: چرا؟ پیر فرزانه ای در حالی که اشاره به اسمان می کرد گفت: ان که در اسمانهاست از قلوب همه ما اطلاع دارد و............

لذت گناه و وسوسه های شیطان و همه انچه موجب می شود ادمی از راه حقیقت به دور شود " نتیجه ای جز تباهی و سیاهی ندارد.

ما هر چه قدر هم توانمند باشیم از ادم ابوالبشر حکیم بهتر نیستیم و ان گاه که بدانیم ابلیس قسم یاد کرد که ادمی را به گناه الوده خواهد کرد" می فهمیم که همیشه در مرز خطر هستیم. پس باید بکوشیم که در جوانی به گناه الوده نشویم .

به دوستی گفتیم نظرت دربا ره فلانی چیست؟ گفت نمی خوا هم در باره فلانی حرفی بزنیم" چون غیبت می شود وگناه کردن به خاطر این ادم هم ارزش ندارد!

واقعیت این است که بعضی از گناهان ما اصلا با هیچ عقل و منطقی جور درنمی اید. البته در واقع هیچ گناهی در مجموع به نفع ما

نخواهد بود اما بعضی از گناهان هستند که اصلا فلسفه وجودی منطقی ندارند. به یک مثال توجه کنید. دروغی که به خاطر خوش خدمتی و یا خوب جلوه دادن کسی گفته شود واقعا ارزش تحمل عذاب را ندارد. در مر حله اول برای اینکه خوب باشیم باید سعی کنیم

کمترنگاه کنیم . شما به عنوان یک جوان تا چه اندازه تمایل دارید که به جای لذت زود گذر اما دم دست حاصل از گناه کردن " به فکر خوب زیستن به خاطر لذت جا ودان ان جهان با شید؟ اعتراف می کنم که کار بسیار سختی است اما کار نشدنی و محالی نیست.

مهم این است که در فعالیت های روزانه مان " در دانشگاه " محل کار و خیا بان و در همه حال خدا را ناظر و حاضر بر امور بدانیم

فراموش نکنیم همانطور که ما خجالت می کشیم بسیاری از کارهایی که در تنهایی مان انجام می دهیم را در مقابل پدر و مادرمان انجام دهیم " باید بدانیم گناه کردن در مقا بل خالق واقعی اصلی مان نیز خجالت اور است . باید ترسید از روزی که اسرار همه ما بروز پیدا کند

وهمگان از چهره واقعی ما مطلع می شوند.

نظرات 5 + ارسال نظر
پارکانت جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 02:14 ب.ظ http://www.parkanet.blogsky.com

سلام میبینم که داره رونق میگیره .... تبریک میگم

مریم شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:50 ق.ظ http://mantorodostdaram.blogsky.com

سلام .وای چه قشنگ می نویسی. خیلی قشنگ بود . منم آپدیت کردم . مرسی..دوست دارم عزیزم

سهیل شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 03:13 ق.ظ http://tobe-or-not-tobe.blogsky.com

خیلی بامزه بود. خیلی...

آرش شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:27 ق.ظ http://lonely-tree.blogspot.com

بودیم و کسی پاس نمیداشت که هستیم
باشد که نباشیم و بدانند که بودیم
----------------------------------------------------
دورود بر شما دوست گرامی مرسی ازین که بهم سر زدی
می خواستم نظرت رو در باره ی تبادل لینک یا لوگو بپرسم
بدرود
http://lonely-tree.blogspot.com

قاصدک شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 03:51 ب.ظ http://636.blogsky.com

سلام دوست خوبم
مطلبت خیلی قشنگ بود یه جورایی هم جدید
گاهی وقتها انگار حضور خدا رو یادمون می ره....
ممنون که اومدین خوشحال شدم بازم بیان
شاد باشی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد