دل نوشته های مهسا

صدا بزن مرا آنچنان که آهو جفتش را

دل نوشته های مهسا

صدا بزن مرا آنچنان که آهو جفتش را

دریغ ودرد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
دوستی
سلام 
بگذار بهترین بخش هستی تو ازان دوستت باشد.
اگر او دریای وجودت را هنگام جزر اب دیده است بگذار در مد اب نیز تجربه کند.
زیرا اگر دوستت را بدان خاطر بخواهی که ساعات خود را در صحبت او بر باد دهی بهره ان دوستی چه خواهد بود؟
پس در صحبت با اوساعاتی را بجوی برای زیستن نه برای کشتن.
زیرا دوست برای ان است که نیاز تو را براورد نه تهی بودنت را پرکند.
بگذارکه در پیوند شیرین دوستی خنده و شادی باشدو شریک شدن در لذت های یکدیگر.
زیرا در شبنم نکته های ظریف وکوچک دل ادمی صبح خود را می یابد وتازه وبا طراوت میشود .
نظرات 2 + ارسال نظر
محمد چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:21 ق.ظ http://www.parkanet.blogsky.com

خیلی زیباست واقعا زیباست گریه ام میگیره....

محمد چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:22 ق.ظ http://www.parkanet.blogsky.com

بی نهایت زیبا می نویسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد